اهورا خان مااهورا خان ما، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره
آریا خان ماآریا خان ما، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره
شاهانشاهان، تا این لحظه: 4 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

دردونه های من

پسرم داره بزرگ میشه

1391/6/31 21:26
نویسنده : مامان سمیرا
832 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم داره بزگ میشه

سلام عزیز دل مامان و بابا،دو ماه دیگه 1 سالت میشه.اصلا باورم نمیشه چقد زود گذشت انگار همین دیروز بود که به دنیا اومدی و لحظه شماری میکردم واسه ی بغل کردنت!انگار همن دیروز بود که پرستار با اون لباسای خوشگل و کوچولو آوردتو گفت این پسر شیطون گشنشه؛یادش بخیر

10 ماهه که با همیم و توی این 10 ماه خیلی چیزا از مادر شدن یاد گرفتم((خدایا شکرت))

امروز سر کمد لباسات بودم که یاد روزایی افتادم که با خاله و مامانی و بابا میرفتیم بیرون تا سیسمونی تو رو کامل کنیم.چه روزای شیرینی بود.

وقتی نگات میکنم خیلی لذت میبرم وقتی میای پیشمو دستتو میکشی رو صورتم و میخندی میخوام از خوشحالی پر در بیارم.وقتی واسمون شیرین زبونی میکنی میخوایم بخوریمت!

ای کاش باباجون هم بود و تو این روزای قشنگ باهامون سهیم بود ای کاش....

زندگیمون یه رنگ و بوی دیگه گرفته با تو، هر لحظمونو تبدیل به خاطره های قشنگ و شیرین کردی پسر عزیز من. امیدوارم بتونیم پدر و مادر خوبی واست باشیم آمین.

راستی دردونه من شاید تولد یک سالگیتو بعد از ماه محرم جشن بگیریم.منو خاله اکی تو این مدت چیزایی که نیازه رو تهیه میکنیم و انشاا... یه جشن خوشمزه واست میگیریم!

امشب رفته بودیم عروسی و یه لباس خوشمل که مامان جونی از مشهد واست گرفته بودو تنت کردم اون موقع تو هنوز تو دل مامان بودی.عاشق کرواتشم.نمیدونی چندوقته منتظرم تا اندازت بشه که خداروشکر شد.همه داشتن میخوردنت.وقتی بابا اومد دنبالمونو تواین لباس دیدت انقد ذوق کرد که نگو نمیدونی چقد خوشحال شد

گل پسرم میدونم خیلی دیر به دیر وبلاگتو اپ میکنم ببخش خیلی سرم شلوغه سعی میکنم زود به زود بیام

راستی دیگه با بابایی سر کامپیوتر دعوا نمیکنیم قبلا هروقت میومدم پای کامپیوتر بابا از راه میرسید و خودش مینشست و نمیذاشت من کارمو بکنم یخورده هم زورگو تشریف داره که آخرش جنگ و دعوامون میشد.(شوخی)

و اما...

چندشب پیش از خونه مادربزرگت برگشتیم خونه که روی میز یه جعبه دیدم و وقتی بازش کردم دیدم به به یه لب تاپ بود نمیدونی چقد خوشحال شدم.ذوق مرگ شده بودم!!! دستش درد نکنه یه جورایی کادوی تولدم هم بود آخه قرار بود کادوی تولد مبلارو عوض کنیم که پشیمون شدم گفتم عید عوض کنیم بهتره و لب تاپه شد کادوی تفلد مامانی همسر مهربونم دستت درد نکنه خیلی خیلی مهربونی دوست دارم.

.

حالا چندتا از عکسای امشب و دیشبو میذارم سعی میکنم این دفه با عکسا و خبرای بیشتر بیام.

.

مامانی این چیه؟؟؟

.

پس چرا هر چی میکشم کنده نمیشه!!!

.

مامانی چقد عکس میگیری آخه

.

نگاه داره؟؟؟!!!

.

بالاخره تونستم بیارمش بیرون

.

به به چه خوشمزس

.

مامانی یه چیزی اینجاس

.

میخوام فضولی کنم!اگه مامان گذاشت

.

بابا سرما میخورمااااا

.

اینم مدل تو خونه ای

.

قربونت بشم پسرکم

.

وای که چه خوشگل میشینی

.

پسر شیطون منی

.

انقد شیطونه که نمیذاره دوتا عکس خوشکل ازش بگیرم

.

راستی تازه یادم اومد بگم جای سوختگی رو شکمت پیداس یکم.جاش هنوز خوب نشده یکم طول میکشه تا خوب خوب شه.الهی قربونت بشم،دوباره یاد اون روز افتادم چقد عذاب کشیدی بمیرم الهی.چه روز بدی بود....

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (24)

کیمیا و شمیم
31 شهریور 91 2:05
خیلی خوشگلی به خدا امیدوارم صحیحو سالم باسایه پدرومادر بزرگ شی
نایسل
31 شهریور 91 2:18
ماشالا زرو به روز خوشگل تر میشه خدا نگهش دارهههههه
مامانی
31 شهریور 91 8:19
سلاممممممممم سمیرا جونم الهیییییییی ای جانم لباسش چه نازه باز حسابی خوردنیه دوستون دارم بیا بروزم
نایسل
31 شهریور 91 12:52
ایشالا که میری گلم راستی این نظرمم رو پاک کن مرسی
نایسل
31 شهریور 91 13:31
باشه عزیزممم مرسی اینقدر خوب مهربونی ایشالا به منم میده دوستتت دارممم
شقایق
31 شهریور 91 15:53
سلام سمیرا خوبی؟؟اهورا خوبه؟ قربونش بشم اللهی ..........چه شیرین شده مگه تولدش میوفته توی محرم؟؟؟؟؟؟؟اشکال نداره بی خیال
زهرا دختر عموی اهورا
31 شهریور 91 15:55
سلام ماشالا اهورا چقدر بزرگ شده چه لباس خومشلیه .....به خاطرسلیقه قشنگته
زهرا خانم
31 شهریور 91 15:57
سمیرا دختر عموی اهورا اشتباه اومده نمیدونم از کجا اومد


من که نفهمیدم زهرا کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آخه اهورا که دختر عمویی به اسم زهرا نداره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مامان محمد صادق(زهرا)
1 مهر 91 9:38
سلام سمیرا جون... خوبین؟ بالاخره یه تولد کوچولو واسه محمد صادقم گرفتیم... دوستداشتین تشریف بیارین! کلید در خونه ی مجازیمونم توو خصوصی میذارم...
مامان محمد صادق(زهرا)
1 مهر 91 18:23
ای جوووووون سر فرصت میام می خونمتون! برو خصوصی ببین رمز همونه!
مامان محمد صادق(زهرا)
2 مهر 91 9:21
عزیزمممممممممممممممممممم هنو نتونستی رمز و وارد کنییییییییییی؟ نمی دونم مشکل کجاست؟
مامان محمد صادق(زهرا)
2 مهر 91 9:28
ای جونمممممممممممممممممممم چه عکسای خوشگلیییییی! چه اهورای نازییییییییییییییییی! محمد صادقم کنارمه!هی میگه: این نی نیه.....این نی نیه!!!!!!!!!!
سمیرا
2 مهر 91 13:36
ای جونم چه خوشتیپ این پسملمون عروسی خوش گذشت خاله ؟ لبتاب جدید مبارک باشه مامان گل دست شوشو درد نکنههههههههههههه
مامانی
2 مهر 91 15:41
سلام سمیرا جونم بیا بروزم
نایسل
2 مهر 91 16:01
عزیزم مرسی نظر لطفته دستتت رو میبوسه
نایسل
2 مهر 91 16:02
کپ خواهرمم هستش منو خواهرمم که مثه همیم
خاله ی مهربون
2 مهر 91 17:30
اای جووووووووووووووووووووووووونم عشق خاله ای ب خدا نفس منیییییییییییییییییییییییییییییییییی یکی ی دونمی همیشه توی قلب منی گردالی
مامان محمدرضا
3 مهر 91 16:49
پسر منم مثل این لباس رو داره خوش به حالت پسرت بزرگ شد دیگه
بابای اهورا
3 مهر 91 20:15
قربون پسر گلم بشم که واسه خودش مردی شده عاشق خنده هاتم بخدا یه خورده شیطونی که شیطونیاتم شیرینه
مامان محمدرضا
4 مهر 91 18:13
سلام اینو بخون: البته من ننوشتما یکی برام فرستاده ممکنه مسخره به نظر بیاد ولی واقعا اتفاق میافته!می خوای صورت کسی رو که واقعا دوست داره ببینی؟اینو به 10 نفر بفرست بعد برو به ادرس http://amour-en-portrait.ca.cx/(این یه بازی فرانسویه)صورت کسی که دوست داره ظاهر میشه خطر سوپریز شدن!(تقریبا 90%شبیه)من خواستم این بازیو دور بزنم مستقیما رفتم به اون ادرس گفت اینطوری نمیشه باید به10نفر بفرستیش نمیدونم چه طوری فهمید........
مامان محمدرضا
5 مهر 91 12:39
آره عزیزم سرکاری بود. منم فرستادم هیچی نشد
سفيدبرفي
7 مهر 91 19:54
سلام آره قم هم ميفرستم فقط بايد منتظر بموني تا 5 تا خريدار ديگه هم جمع بشه چون فروشنده گفته بشرطي كه 6 تا بخري با اين قيمت ميدم
پسر خواله سمیرا
13 مهر 91 13:41
لباساش خیلی بهش میاد الهی دورش بگردم.چه جیگریه
پسر خواله سمیرا
13 مهر 91 13:45
چه قدر لباساش بهش میاد پسرمون خیلی خیلی خوشگله الهی دورش بگردم چه جیگریه