کارهای جدید دردونه
کارهای جدید
سلام قندعسلم.امروز میخوام از کارای جدیدی که انجام میدی بگم
اول اینکه الان شیش تا دندون داری یکیش تو لثه گیر کرده بود تازه مثل اونای دیگه شده
چهاردستو پا رفتنت عالی شده یعنی تسلط کامل داری.قربون تسلط داشتنت بشم
عاشق اینی که وقتی چهار دستو پا میری من بیفتم دنبالت تو هم با اون پاهای کوچولوت فرار کنی و قه قهه بزنی.بغل بابایی که هستی همش منتظری بیام طرفتونو باهات بازی کنم،بابایی هم آروم فرار میکنه منم دنبالتون میامو نزدیک که میشم بلند بلند میخندی و با هیجانی که داری میخوای از بابا هم بری بالا تا دست من بهت نرسه.فقط هم وقتی من دنبالت کنم میخندی آخه چندبار امتحان کردیم تو بغل من بودی و از بابا فرار میکردیم اما نمیخندیدی.نمیدونم چرا؟؟؟
جلوی آشپزخونه یه سکّو هست که با یکی دوبار تمرین تونستی ازش بالا بیای و خودتو به ما برسونی
یه صداهای بامزه ای هم از خودت در میاری که آدم دلش میخواد بخورتت.امروز چندبار گفتی((اَدَ)) الهی قربون زبونت بشم که معلوم نیست کجاییه.از صبح که بیدار میشی تا ظهر که بخوابی همش ورجه وورجه میکنی؛باز که بیدار میشی هم همینطور
یه جا هم که متکا و پتو میبینی تندی خودتو بهش میرسونی و ولو میشی روش خیلی ذوق میکنی.هروقت پای تلفن باشم از دور نگام میکنی و میخندی چند ثانیه بعد میای سیم تلفنو میکشی و منم خداحافظی کرده نکرده قطع میکنمو تلفن در اختیار شما قرار میگیره،نمیدونم چرا انقد از تلفن خوشت میاد
با کالسکت که میریم بیرون دیگه هیچ کسو نمیشناسی لَم میدی و هرچقد هم صدات میکنیم نمیگی با کی هستی خیلی ازش خوشت میاد اما برعکس روروئک که چند دقیقه بیشتر برات جذابیت نداره!!!
بابایی که خوابه از سروکولش میری بالا و اذیتش میکنی میدونی خوابه بدجنسی میکنی
خلاصه هرچی از شیرین بازیات بگم کم گفتم.
پسرکم عاشقانه دوستت داریم و به امید تو نفس میکشیم زندگی مارو
روشن و شیرین کردی و امیدوارم بتونم مادر خوبی واست باشم بزرگترین هدیه من
شیطونی شده واسه خودش
در حال غُر زدن
تعجب کرده از من
اینم یه مدل خوابیدن اهورایی