اولین دندون
دوتا مروارید باهم
دردونه بالاخره بعداز کلی عذاب کشیدن و درد کشیدنت دیروز متوجه شدیم فرشته ها دوتا مروارید کوچولوی نازتو آوردن و از توی دهنت چشمک میزنن نمیدونی چقدخوشحال شدیمو ذوق کردیم
چندوقتیه آروم و قرار نداری!دستتو مشت میکنی و فریاد میکشی خیلی با مزه میشی
ولی عزیز دلم میدونم از درد انقد دادو بیداد میکنی کاری هم نمیتونیم بکنیم آخه باید تحمل کنی تا کامل بیان بیرون قربونت برم که مردومردونه داری باهاش میجنگی و طاقت آوردی
همین روزا بخاطر اومدن این دوتا مروارید واست آش دندون درست میکنیم و یه جشن کوچولو میگیریم
پسمل مامان وبابا هنوز دندونای خوشگلت ریزه میزه هستن و هرکاری کردم نتونستم عکس بگیرم خودت هم باهام همکاری نمیکردی ولی انشالا در آینده ای نه چندان دور یعنی فردا پسفردا ازشون عکس میگیرمو میزارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی