اهورا خان مااهورا خان ما، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره
آریا خان ماآریا خان ما، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 15 روز سن داره
شاهانشاهان، تا این لحظه: 4 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

دردونه های من

روزهای ما و پسملیمون(تولد فاطمه کوچولو)

1392/8/14 23:59
نویسنده : مامان سمیرا
705 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به قندعسلم

پسر عزیزم یه چندوقتیه از شیر گرفتمت هم شیر خودم هم شیر خشکو دیگه بهت نمیدم فقط شبا موقع خواب شیر پاستوریزه میخوری و میخوابی.باورم نمیشه به این راحتی با موضوع کنار اومدی البته اوایل یکم عصبی شده بودی که الان خوب شدی خداروشکر غذاخوردنت هم بهتر شده

چندروز پیش تولد دختر عمه زهره بود خیلی خوب بود کلی بازی کردی و بهت خوش گذشت کلی دلبری کردی و رقصیدی موقع کیک بریدن سرت خورد به میز و یه عالمه گریه کردی الهی بمیرم برات

دردونه من، قبلا منو بابایی رو آما و آبا صدا میزدی اما چندوقتیه مامانو بابا صدامون میکنی عشقم.قربون تلفظت بشم من

هر مردی رو میبینی میگی آقا

سوار تاکسی که میشم یکی دوبار میگی آقا آقا موقع پیاده شدن هم صداش میکنی و باهاش بای بای میکنی همه کلی قربون صدقت میرن و به من میگن اسپند دود کن

همچنان به عمو و عمه میگی اَدَ و عمی

به خاله میگی ابی یعنی آبجی

وسایلا و لباسای منو بابارو میشناسی و هروقت هرکدومو هرجا میبینی اسمامونو میگی

هروقت مهمون داریم کلی ذوق میکنی و خوشحالی اما وقتی میرن دپرس میشی و همش بهونه میگیری

وقتی بابا میخواد بره سرکار باید کلی کلک سوار کنیم که تو متوجه رفتنش نشی چون میخوای دنبالش بری وقتی که ازت میپرسم بابا کو میگی هَم یعنی بابا رفته واسم هَم بخره قندعسلم

الهی قربونت بشم نمیدونی چقد شیرین حرف میزنی

 

وقتی میخوایم بریم بیرون میری تندی لباساتو میاری و میگی دَدَر

زنگ خونه رو که میزنن فوری میگی بابا.به گوشی من که پیام میاد میگی بابا موقعی هم که میگم بابا نیست با یه حالت خیلی خیلی خوردنی میگی ایه؟یعنی کیه

 پسر نازنینم ایشاا... بعداز محرم یه تولد خوشگل و خوشمزه واست میگیریم تو هم که عاشق تولدی عزیزم

.

عزیزدلم منو بابا دیوونه وار دوستت داریم از وقتی که خدا تورو بهمون هدیه داده عاشقانه تر زندگی میکنیم.تو همه هست و نیست مایی و ما تمام زندگیمونو به پای تو میریزیم.اگر گاهی باهات دعوا میکنیم ببخشمون دست خودمون نیست نازنینم خیلی عاشقتیم پسر دردونه من

امیدوارم مامان و بابای خوبی واست باشیم

عکس ادامه مطلب

 

 

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان اهورا(شهرزاد)
15 آبان 92 8:47
واااااي سميرا چقدر خوردني شده اين گل پسري واقعا دلم خواست ببينمش عاااااشقشم ببين داره چكار ميكنه با اون سطل آخه كلي حرف ياد گرفته پسر طلاي خوردني . سميرا واسه تاسوعا عاشورا داريم ماييم قم دوست داشتي شمارتو بده هماهنگ كنيم بووووس


مرسی شهرزاد جون قربونت برم خیلی لطف داری بخدا
جدی میگی؟؟؟ چقد خوشحالم کردی حتماچرا که نه
کلی ذوقی شدم.بیصبرانه منتظر اون روزم که شما و اهورای عزیزمو از نزدیک ببینم
شقایق
16 آبان 92 13:16
سلااااااااااااااااااام

خیلی دوست دااااااااااااااااااااااااااررمممممممممممممم

اهوراااااااااااااااااااااااااا

کاش عکس با لباس های که دیشب پوشیده بود

میزاشتی

شقایق جونی ایشاا... پست بعدی

خاطره
16 آبان 92 13:35
سلام
ممنون از حضورت خوشحال شدم
انشالله سعي ميكنم زود به زود بيام
ما كه همسفر وروجكا نبوديم به خاطر همين خاطرات سفرشون رو فراموش كردم
اهوراي نازمو ببوس
عكسا خيلي خوشگل بودن


مامانی غزل جون
16 آبان 92 19:29
واااااااااااااااااااااااااااای عجب خرابکاری
مامانی خدا بهت صبر بده
من عاشق اینکارهای بچه هام
خدا برات حفظش کنه عزیزم



ممنون عزیز دلم
مامانی غزل جون
17 آبان 92 10:13
خدایا تورو به حق طفل شیرخواره کربلا



تو رو به حق داغ دل مادر علی اصغر (ع) رباب



تو رو حق مظلومیت امام حسین (ع)



تو رو به حق آبروی حضرت زینب (س)



تو رو به حق کربلا....



همه بچه ها رو زیر سایه الطاف خودت



همیشه سالم و شاداب و ایمن از هر خطری نگه دار...








مرسی عزیزم از دعای خیلی قشنگت

آمین








مامان اهورا(نرگس)
21 آبان 92 19:02
عجیجم!!!!!!!!!!!!چقدر خوشملی تو خاله!!!!!!!!!! مرسی نرگس جون چشمات خوشگل میبینه